سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پرستوی مهاجر پرستوی مهاجر پرستو غزل غزاله غزال
 
از خدا بترس هر چند ترسى اندک بود ، و میان خود و خدا پرده‏اى بنه هر چند تنک بود . [نهج البلاغه]  RSS  پرستوی مهاجر
بازدیدها
پرستوی مهاجر پرستو مهاجر تعداد کل: 214317
امروز: 2
دیروز: 4

لینک دوستان
(( همیشه با تو ))
فصل انتظار
پیاده تا عرش
یک لحظه با یک طلبه!
هو اللطیف
وبلاگ بسیج
هادرباد شناسی
سرباز صفر اینترنتی مولا
معراج ستاره ها
%% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
آقاشیر
دریـــچـــه
روانشناسی آیناز
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تکنولوژی کامپیوتر
دخترک
.:: رمز موفقیت ::.
پتی آباد سینمای ایران
فضول نامه
کسب درآمد اینترنتی
پاک دیده
آدمک ها
خدا یه کاری کن ...
پرسش مهر 8
ساحل نشین اشک
سخن دل
مبانی مهندسی کامپیوتر
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
ثانیه
به دادم برس
دست نوشته
خلوت من
سرزمین ...
کلک بهار
زورخانه بابا علی

صمیمی با خواهرم

دل کو چو لو
عــــشقـــــولـــــک
آسمان سرخ
آهــــــــــــــــــــاوران
گلهای د نیا
عاشق دلباخته
عشق من هیچ وقت تنهام نزار
همسفر عشق
راهنما
نقطه ای برای فردا
راه را با این می توان پیدا کرد
شب سکوت
تا صبح انتظار
حجاب
lovlyworld
السلام علیک یا امام الرئوف
کلبه مادرانه
منطقه 727
سخنان حکیمانه یک پسر دیوانه!
علم بی نهایت ، هنر،‏ دین ...
خانه اطلاعات
همه چیز...
اضطراب خشم افسردگی
شمیم حیات
حزب اللهی مدرنیته
دیــار عـاشقـان
هر کجا باشم آسمون مال منه
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
ساقی
بزرگترین وبلاگ دانلود

کوچولو و دلنوشته هاش
سلطان عشق
سرزمین دور
دختر و پسر ها وارد نشند اینجا مرکز عکس های جدیده
محرما نه
.... تفریح و سرگرمی ...
کلبه خلوت
عاشق تنها
راز و نیاز با خدا
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
و خدایی که در این نزدیکیست
سرگشته دل
وبلاگ شخصی محمد جواد ایزدپناه
یا امام زمان (عج) | وبلاگ تخصصی مهدویت | اللهم عجل لولیک الفرج
زیر آسمان خدا
گل یخ
بی ستاره ترین شبهای زندگی...
جور وا جور
نـو ر و ز
ســائل جواب به جای حاضرجواب!
هانیبال
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
دنیا به روایت یوسف
ترنم باران
جاده خدا
اس ام اس و مطالب طنز و عکس‏های متحرک
پسر پارسی
.
سخن دل
عشق یعنی انتظار منتظر
راز گشایی
رادیوی نسل برتر
کسی که مثل هیچکس نیست
آذرعلوم
JoKRiZeMiZe
الهه
غریب آشنا
ترنم
ریحانه النبی ماهشهر
* همیشه در قلب منی *
مسائل جنسی
حرم
کلبه احزان
غزاله
بهترین وبلاگ دنیا
همه چیز
پریشان
نیایش
پرواز به بی نهایت
گاه نوشتهایی درباره ی هیچ چیز و همه چیز
هشدارهای یک پزشک
زورقی در ساحل
به وبلاگ مصباح سبز خوش آمدید.
فقط به خاطره تو
هزار و یک شب
به سوی ظهور
غزاله
سوسک
لوگوی دوستان



به نام پدر (یکشنبه 87/5/20 ساعت 2:27 عصر)

بعد از مدتها ایندفعه با کلی دلتنگی اومدم هیچ وقت باورم نمی شد یه روز عزیزمو از دست بدم باورم نمی شه تو این مدت با این همه اتفاق روبرو شدم تازه به خودم اومدم، خدا رو شکر حداقل عروسیه ته تغاریشو دید و رفت دقیقا 20 روز بعد از عروسیم بود این اتفاق افتاد روز قبل که دیدمش حالش بهتر بود نگو وقتی رفتم شب تا صبح نخوابیده ،منم که تا ظهر کار داشتم نمی تونستم ببینمش بعد از ظهر که با یه جعبه شیرینی که شب ولادت حضرت علی (ع)بود رفتم عیادتش باخودم گفتم اگه الان برم براش کادو بخرم دیر می شه باشه برای فردا که دوباره اومدم اون موقع کادوشو می دم، وقتی رسیدم مامانم ازم گلایه کرد که چرا دیر اومدی آخه اطمینانی به حال خرابش نبود سراغشو گرفتم گفتن بردنش بیمارستان سه تا خواهرم با برادرم، اون یکی داداشم هم با من رسید خونه، منو حیدرو با داداشم آماده شدیم که بریم بیمارستان دیدم آبجیم سر رسید همون آبجیم که بابام منتظرش بود همون که تو کشور غربت بود همون که بابام خودش با حال خرابش می خواست بره دنبالش اونم اومده بود ظهر همون روز رسیده بود خدا رو شکر انگار منتظرش بود بهش گفته بود بیا بشین کنارم دخترم لحظه های آخرمه آخه کی این حرفو باورش می شه می خواست با خیال راحت با قلبی مطمئن بره رنگو روی پریده ی خواهرم گویای حال بدش بود انگار نه انگار بعد از یکسال تازه همدیگرو می بینیم یادمه وقتی می اومد همدیگرو بغل می کردیم کلی گریه می کردیم اما اون روز انگار اتفاقی می خواست بیفته فرصتی واسه این کار نبود اومده بود تا عکسها و آزمایشها رو ببره خلاصه وقتی رسیدم اورژانس وقتی حاج آقای گلمو دیدم حالم از این رو به اون رو شد هر چه قد بهش شوک زدن برنمی گشت تو دلم داد می زدم تو رو خدا بیدار شو اشک امونمو بریده بود دستاشو گرفتم بوسیدم پیشونیشو بوسیدم جای مهرش جای نماز شبایی که ترک نمی شد انگار دعوتش کرده بودن لحظه وداع بود مهمون آقا و سرورمون حضرت علی شده بود وقتی خانمه چشاشو بست و گفت تمومه انگار یه آب سردی از اون بالای سرم ریختن پایین، بابای گلم عزیز دلم کجا اینا رو ازش نکشید بیرون بزارید نفس بکشه اون داره می خنده پارچه نکشید نفس مصنوعیاش کو بابای گلم کجا می ره من بدون اون نمی تونم ............





  • نویسنده: پرستوی مهاجر

  • همرهان ( )
  • پرستوی مهاجر



    پرستوی مهاجر پرستو مهاجر
    درباره ی من
    تابستان 87 - پرستوی مهاجر
    پرستوی مهاجر
    پرستوی مهاجر : انسان چون پرندۀ مهاجری که قلبش تنها به امید بازگشت به دیارش می تپد در این دنیای فانی زندگی می کند و مقدمات سفرش را مهیا می دارد تا هر چه سریع تر به سرزمین و کاشانه حقیقی اش باز گردد و چه زیباست هدیه بردن برای عزیزترین عزیز ها........... البته بهترین هدیه را وقتی می توان آماده نمود که بارقه ی عشق الهی به دست بی کران ها و از افق دل پاکش طلوع کند.


    فهرست موضوعی
    پرستوی مهاجر پرستو مهاجر
    بایگانی
    تابستان 87
    بهار 87
    تابستان 86
    پاییز 86
    زمستان 86
    پاییز 87
    زمستان 87
    فروردین 86
    اردیبهشت 86
    خرداد 86
    زمستان 87
    بهار 88

    نوای پرستو

    Template by: W3Village.com
    Powerd by: ParsiBlog.com