سلام دوست من
ممنون كه به سر زدي
قلم زيبايي داري
حق يارت
سلام
خدا كنه غريبه من اين جوري نباشه
سلام .زيبا بود
موفق باشي
سلام خواهرم
ممنون از حضور و نقد خوبتون كه واقعا برام راه گشا بود
متنتون رو خوندم غربت حكايت ديرين و شيرين ماست
موفق باشيد
پرستوي نازنين از اينكه به لاگ ما اومدي و توي جشنمون شركت كردي ازت ممنونم اميد وارم بتونم جبران كنم
همنوا با حضرت ولي عصر (عج) به سوگ مي نشينيم
من هم شبي به خاطره تبديل ميشوم
خط ميخورم زهستي و تعطيل ميشوم
من هم شبي به خواب زمين ميروم فرو
بر دوش خاک حامله تحميل ميشوم
من هم شبي قسم به خدا مثل قصه ها
با فصل تلخ خاتمه تکميل ميشوم
قابيل مرگ نعش مرا ميکشد به دوش
کم کم شبيه قصه هابيل ميشوم
حک ميکند غروب مرا شاعري به سنگ
از اشک و آه و خاطره تشکيل ميشوم
يک شب شبيه شاپرکي مي پرم ز خاک
سلام خانمي
خيلي وقت بود سرنزده بودم....دلتو به تنهاترين تنها بسپار
التماس دعا
سلام آبجي
چه حال و هواي غريبي تو اين مطلبت بود
غريبه همه ي وجودم را به غربت كشانده است
يا حق
زيبا بودو غريب مثل غريبه
تنها
تنها ، بسان يک گل
تنها ، بسان يک شمع
تنها ، بسان يک کوه
تنهائي جداشدن از خود
تنهائي حس کردن دستي غريب
يا که شايد بي تو ما شدن باشد،
اه،
اه که چقدر تنهايم امروز،
تنها ،
تنها تر از هميشه،
اي کاش مي شد تنها ئي را به خانه آورد ،
او را لمس کرد
بو کرد ،
و يا که حس کرد
اي کاش مي شد آن را معني کرد
تنهايي شايد يک سبد خاطره باشد
خاطره يک روز باراني
يا که گم شدن در کوچه هاي خا طره ها
تنهائي شومينهاي ماند سردو بي روح
واين منم ،
با يک سبد خاطرهتنها و سر گردان
در خيابانهاي سرد شهر
به دنبال نتي تنها
نتي بر وزن گلهاي بهاري ،
نتي با رقص گلهاي اقاقي،
به دنبال نتي مخصوص
مي خوام يه درده دل كنم
يه كي از اين غريبه ها منم ديونه كرد ولي نمي خواد بره
اين نوشته رو هتمن بهش نشون ميدم
مرسي غزل از طرف يه داداش
پرستويي كه مهاجر است و هجرت سرلوحه كار اوست در وطن يكي دوروزه دل نميبندد . يه روزي يه روز نزديك همه را ميگذاره و ميره ... اون روز غريبه ها و آشناها همه ميمونند و اون ميره ... بايد بفكر توشه هجرت بود ... يا علي
سلام دوست عزيز
غريبه هميشه غريبه است .
تا آشنا هست دل به غريبه مبند .
زيبا بود موفق باشيد