ابراز کردن عشق برای بسیاری از مردم همانند کتابی است که در نظر دارند بعدها بخوانند ، یا تلفنی است که بعداً می خواهند بزنند یا نامه ای که زمانی دیگر خواهند نوشت . نیت مان خالص است ، عزممان جزم است . ولی همیشه دلیلی منطقی برای اقدام نکردن داریم . لابد هنوز وقتش نرسیده ، یا حالش نیست ، یا کارهای مهم تری وجود دارد ، یا کواکب اجازه نمی دهند یا فلان و بهمان ... ! چنین است که روزها همه با فرصت های از دست رفته و به تأخیر افکندن ها سپری می شود و از عشق ، که اینهمه به آن نیازمندیم ، خبری نیست ....
بعضی کارها را به هیچ رو نباید به فردا موکول کرد . طفلی که دوان دوان به طرف مان می آید تا در آغوشش بگیریم و از او تعریف کنیم ، همین الان به آن نیاز دارد نه در زمانی که برای ما مساعد است . دوستی که به شانه هایت محتاج است تا دمی گریه کند ، نمی تواند در انتظار فرصت مناسب تری بماند . کسی را که می خواهد دوباره مطمئن شود که دوستش دارید ، نباید به امید فرداها رها کنید . عشق تعهدی است که اطمینان می دهد هر وقت به من نیاز داشتی ، در کنارت هستم . این فکر که بعضی زمان ها برای عشق از زمان های دیگر مناسب تر است ، برای خیلی ها یک عمر پشیمانی به بار آورده است . هیچ چیز نمی تواند جبران کننده دمی باشد که عشق ما طلب شده است و ما بی پاسخ از کنار آن گذشته ایم .
کسی که فرصت برآوردن نیاز دیگری را از دست می دهد ، یکی از غنی ترین تجربه هایی را که زندگی ارائه میکند از دست داده