بازدیدها |
پرستوی مهاجر پرستو مهاجر
تعداد کل: 215929
امروز: 11
دیروز: 0
|
|
نمی دونم چرا امروز بد جوری هوای آقا رو کردم قرار بود با یه موضوع دیگه به روز بشم اما یهوی دلم هوای غربت امام زمان رو کرد دلیلش هم نامشخصه. دوباره یه حال و هوای دیگه . لامصب نمی دونم چه م شده . خیلی هوس کردم برم مسجد جمکران . عجیب آ . اگه گذرت خورد به مسجد جمکران یه یاد کوچیک از منم بکن … بگو آقا جون دل سیاهه باز هوای تو رو کرده … بگو آقا جون دل سیاهه با اینکه راش ندادی تو خونه ت اما بازم عشقت داره میکوبه تو سینه ش … بگو آقا جون میخواد بیاد بطلب … بگو پای اومدنش لنگه … بگو دوباره حاجت داره … بگو دوباره غصه داره . میخواد بیاد غصه هاشو بذاره رو دستای مهربونت … آقا جون بطلب تا بیاد … همه آرزویم اما … چه کنم … چه کنم که بسته پایم …. پای اومدنم لنگه … کاش یه نظر به این گوشه م بندازی … های های من که هیچی نیستم اقای خوبم فقط اینجا منتظرتم منتظرم تا انتظارت تموم بشه..منتظرم تا روی ماهتو ببینم..منتظرم تا واسه همیشه بیای..منتظرم تا دیگه غمت به سر بیاد دیگه هیچی نمیتونم بگم از بس کوچیکم..از بس روسیاهم کم میارم الهی که بیای
نویسنده: پرستوی مهاجر
|
پرستوی مهاجر پرستو مهاجر
درباره ی من |
پرستوی مهاجر پرستوی مهاجر :
انسان چون پرندۀ مهاجری که قلبش تنها به امید بازگشت به دیارش می تپد در این دنیای فانی زندگی می کند و مقدمات سفرش را مهیا می دارد تا هر چه سریع تر به سرزمین و کاشانه حقیقی اش باز گردد و چه زیباست هدیه بردن برای عزیزترین عزیز ها........... البته بهترین هدیه را وقتی می توان آماده نمود که بارقه ی عشق الهی به دست بی کران ها و از افق دل پاکش طلوع کند.
|
پرستوی مهاجر پرستو مهاجر
Template by:
W3Village.com
Powerd by:
ParsiBlog.com
|