جاده را به انتها برسان در انتهای آن من به انتظارت بنشسته ام سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه آخه......................... اینو خودت برام خوندی مگه نه ؟ اگه رفیق راهمی بزن به جاده همسفر
پرستوی مهاجر پرستوی مهاجر :
انسان چون پرندۀ مهاجری که قلبش تنها به امید بازگشت به دیارش می تپد در این دنیای فانی زندگی می کند و مقدمات سفرش را مهیا می دارد تا هر چه سریع تر به سرزمین و کاشانه حقیقی اش باز گردد و چه زیباست هدیه بردن برای عزیزترین عزیز ها........... البته بهترین هدیه را وقتی می توان آماده نمود که بارقه ی عشق الهی به دست بی کران ها و از افق دل پاکش طلوع کند.