5 ـ پادشاهی را نعمت و غنیمت و تندرستی و ایمنی دانید.
6 ـ حاضروقت باشید که عمر دوباره نخواهد بود.
7 ـ هرکس که پایه و نسب خود را فراموش کند به یادش میارید.
8 ـ بر خودپسندان سلام مدهید.
9 ـ زمان ناخوشی را به حساب عمر مشمرید. 10 ـ مردم خوشباش و سبکروح و کریمنهاد و قلندرمزاج را از ما درود دهید.
11 ـ طمع از خیر کسان ببرید تا به ریش مردم توانید خندید.
12 ـ گرد در پادشاهان مگردید و عطای ایشان به لقای دربانان ایشان بخشید.
13 ـ جان فدای یاران موافق کنید.
14 ـ برکت عمر و روشنایی چشم و فرح دل در مشاهدهی نیکوان دانید.
15 ـ ابرو درهمکشیدگان و گره در پیشانی آورندگان و سخن بهجدگویان و ترشرویان و کجمزاجان و بخیلان و دروغگویان و بد ادبان را لعنت کنید.
16 ـ خواجگان و بزرگان بیمروت را به ریش تیزید.
17 ـ تا توانید سخن حق مگوئید تا بر دلها گران مشوید و مردم بیسبب از شما نرنجند.
18 ـ مسخرگی و قوادی و دفزنی و غمازی و گواهی به دروغ دادن و دین به دنیا فروختن و کفران نعمت پیشه سازید تا پیش بزرگان عزیز باشید و از عمر برخوردار گردید.
19 ـ سخن شیخان باور مکنید تا گمراه نشوید و به دوزخ نروید.
20 ـ دست ارادت در دامن رندان پاکباز زنید تا رستگار شوید.
جاده را به انتها برسان در انتهای آن من به انتظارت بنشسته ام سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه آخه......................... اینو خودت برام خوندی مگه نه ؟ اگه رفیق راهمی بزن به جاده همسفر
پرستوی مهاجر پرستوی مهاجر :
انسان چون پرندۀ مهاجری که قلبش تنها به امید بازگشت به دیارش می تپد در این دنیای فانی زندگی می کند و مقدمات سفرش را مهیا می دارد تا هر چه سریع تر به سرزمین و کاشانه حقیقی اش باز گردد و چه زیباست هدیه بردن برای عزیزترین عزیز ها........... البته بهترین هدیه را وقتی می توان آماده نمود که بارقه ی عشق الهی به دست بی کران ها و از افق دل پاکش طلوع کند.